سرمایهگذاری استارتآپ
واقعیتی که متاسفانه وجود دارد این است که برای اکثر کارآفرین ها، سرمایه یک پیش نیاز است و اغلب این نیاز از منابع بیرونی باید تامین شود.
با این وجود برای استارتآپ های کوچک و خوش شانس، سرمایه گذاری خارجی ممکن است ضروری نباشد چون ایده آنها خیلی بزرگ نیست یا چون استارتآپ شان توانایی شروع خودکار را دارد.
خودرا اندازی، وام، حق السهم
چک هایی با مبالغ بالا توجهات را جلب می کنند و روش خوبی برای رفع نیاز شما به سرمایه است اما میزان آنها بسیار کم است: کمتر از ۱۴ درصد در سال ۲۰۱۲.
پس بیشتر استارتآپ ها برای سرمایه مورد نیازشان چه میکنند؟
خودراه اندازی
برای یک موسس استارتآپ، شروع کارش با یک سرمایهگذار بزرگ بسیار ایدهآل خواهد بود. اما متاسفانه برای اکثر استارتآپها این موضوع میسر نیست.
قرنهاست که بیشتر کارآفرینان، استارتآپ شان را با سرمایه خودشان و از طریق راهاندازی اتوماتیک شروع کردهاند.
خودراهاندازی اغلب شامل پسانداز شخصی، کارت بانکی یا قرض گرفتن از دوستان و خانواده میباشد. قرض گرفتن از خانواده و دوستان ممکن است دشوار باشد و حتی هماهنگی با آنها آن دشوارتر!
بسیاری از کارآفرینان برای جلوگیری از قرض گرفتن از خانواده و دوستان به سایتهایی مانند Fundable برای جمعآوری سرمایه اولیه روی آوردهاند.
شروع کار با استفاده از روش خودراهاندازی، اغلب نیازهای ضروری یک بیزینس از قبیل هزینههای ثبت، لوازم اولیه شرکت، یا یک دامنه وبسایت را پوشش میدهد.
سایر هزینههای لازم از قبیل بازاریابی و تبلیغات از طریق حق السهم و کار سخت تامین میشود. هرچقدر یک بیزینس بیشتر تحمل کند و با سرمایه خودش رشد کند، بهتر است.
مورد GoPro مثال خوبی است. خودراهاندازی آرام به خوبی برای GoPro نتیجه داد... مادامی که شما میتوانید بدون قربانی کردن سود خودتان، خود را راه بیاندازید، خودراهاندازی روشی قدرتمند است زیرا به شما اجزه میدهد کاملا ایده خودتان را عملی کنید.
اگر کارآفرین سرمایه لازم را نداشتهباشد، بهترین راه حل بعد از آن میزان زیادی بازاریابی، تالیف اطلاعات از طریق صحبت کردن با مشتریان بالقوهتان و مرتب نگه داشتن همه چیز برای موفقیت تا زمانی که سرمایه لازم را کسب کنید، است.
هرچقدر کار کمتری برای برای پیشرفت بیزنستان انجام دهید، یافتن سرمایه خارجی سختتر میشود. تنها داشتن یک ایده خوب کافی نیست.
تقریبا در تمام موارد، یک کارآفرین باید انتظار داشه باشد که زمان و پولشان را قبل از اینکه برای شخص دیگری سرمایهگذاری کنند، صرف آنها شود. سرمایهگذاران میخواهند ببینند که موسس علاقه زیادی به پیشرفت دارد.
به دلیل تعداد بسیار کم سرمایهگذاران بزرگ (کمتر از 2% در سال 2012) خودراهاندازی برای بیشتر استارتآپها روش مناسبی است – صرفا جهت دسترسی آسان.
همچنین خودراهاندازی به کارآفرینان این فرصت را میدهد که بر تاییدیه گرفتن و کشش پیدا کردن برای جذب سرمایهگذاران سهامی تمرکز کنند.
به طور قطع مثالهایی از کمپانیهایی که با اعتبار و کشش کمی یا حتی بدون آنها سرمایهگذار پیدا کردند، وجود دارد. این مثالها استثنا هستند و از قانون پیروی نمیکنند.
وام
به زبان ساده، وام پولی است که شما باید آن را پس بدهید.
به طور کلی، وام گرفتن بسیار آسانتر از پیدا کردن سرمایهگذار است زیرا در دنیا افراد زیادی وجود دارند که حاضرند به شما پول قرض بدهند . همچنین قرضدهندگان بیشتری برای بیزینسهای کوچک مانند رستوران یا بیزینسهای فامیلی وجود دارند زیرا برای آنها تفاوتی ندارد که شما در چه زمینهای فعالیت میکنید.وام گرفتن یکی از رایجترین و قابل اعتمادترین شیوهها برای سرمایهگذاری است. وامها عمدتا وقتی که نحوه پس دادن آن مشخص باشد مفید و در دسترس هستند.
وامها عمدتا وقتی که نحوه پس دادن آن مشخص باشد مفید و در سترس هستند. برای مثال یک رستوران را در نظر بگیرید. خرید و راهاندازی بعضی از لوازم ضروری مانند گریل و اجاق گاز، متحمل هزینه بالایی میشود.
اگر وامی بگیرید که با آن بتوانید این لوازم را بخرید و رستورانتان را راهاندازی کنید، وام گرفتن معنا پیدا میکند. از طرف دیگر، قرض گرفتن برای هزینههای که برگشتپذیر نیستند، مانند حقوق کارکنان یا اجاره محل اقامت، منطقی نیست. تا زمانی که روش مشخصی برای تبدیل این وام به درآمد و برگرداندن آن مشخص نکنید، نباید وام بگیرید زیرا با مشکلات متعاقب آن رو به رو خواهید شد. به دلیل مفاهیمی از قبیل زیر بار قرض رفتن، کارآفرینان اغلب تلاش میکنند از گزینه وام و قرض دوری کنند. این گزینه آنقدری که به نظر میرسد ترسناک نیست و روش بسیار خوبی برای راهاندازی یک استارتآپ میباشد.
حقالسهم
حقالسهم، پولی است که یک سرمایهگذار در قبال دریافت مقداری از سهام یک کمپانی، سرمایهگذاری میکند.
همانطور که قبلا اشاره کردیم ، پیدا کردن کسی که این کار را انجام بدهد از دو گزینه دیگر، یعنی خود راهاندازی و وام گرفتن، دشوارتر است. با این وجود، کارآفرینان به این روش بسیار علاقهمند هستند زیرا بر طبق ایده و نظر شخص دیگری پیش نخواهند رفت و نیازی به پس دادن سریع پول نیز ندارند. این نوع از سرمایهگذاری بیشتر برای بیزینسهایی که ریسک آنها زیاد است و نیاز به زمان بیشتری برای درآمدزایی دارند، سودمندتر است.
کمپانیهایی که نیاز به زمان برای شروع درآمدزایی دارند دنبال حقالسهم هستند زیرا نمیتوانند به طور منظم قبل از شروع درآمدزایی، قسط بدهند. به علاوه، امکان استفاده از تجربه و شبکههای یک سرمایهگذار بسیار برای یک استارتآپ مفید است.مشکل بزرگ این روش یک چیز است: از دست دادن مالکیت تمام و حتی کنترل کمپانیتان. دادن سهام به شخص دیگری، شما را برای تصمیمگیریهای مربوط به کمپانیتان مجبور به مشورت با آن شخص میکند. احتمال اینکه سهام داده شده را دوباره پس بگیرید بسیار کم است و این موضوع میتواند موسسان را به چالش بکشد.